امضای “نماینده ماهشهر” پای دفاع از شهردار تهران
خورنا- محمد سبحانیان: این مقاله خود هزار داستان ناگفته دارد و شرح پنهانیِ وضعیت اسفبار این روزهای نماینده بندر ماهشهر در میان افکار عمومی شهرستان را میدهد.
نمایندهای که بخت یاریاش کرد و بر صندلی سبز بهارستان تکیه زد اما نه تنها قدر این موقعیت را ندانست بلکه برخی اقداماتش قطعا تا سالها، گریبان آیندهی مدیریتی و سیاسیاش را رها نخواهد کرد. علی گلمرادی در دو قطبی رقابت با سردار آقاجری از همان ابتدا به سبب پیروزیهای لیست امید در کشور، بخت پیروزی داشت و از سویی تا توانست از هر دری وعدهای داد و امیدها در دل مردم کاشت.
از کار کردن به اندازه تمام ۹ دور گذشته مجلس و جوانگرایی و بومیگرایی و اشتغال و بیمارستان و بندر صیادی و ارتباط بینظیر با دولت تا شهرستان شدن بندر امام خمینی و پیچاندن گوش مدیران پروازی پتروشیمیها در پای پرواز. گذر زمان ثابت کرد گلمرادی بیشتر از آنکه توان اجرا داشته باشد از آرزوها و آمالش سخن میگوید و عدم تمرکز و تصمیمات نادرست بلای جانش شده است.
از مهترین شعارهای گلمرادی، که جوانگرایی و بومی سازی مدیریت پتروشیمیها بود، تنها کاریکاتوری باقی مانده و به نظر میرسد خودش نیز باور کرده که توان تغییر معادلات قدرت را ندارد و بهنظر نمیآید توان لابی با محفلهای تصمیمگیری کلان را نیز داشته باشد. در تمام مدت نمایندگی ایشان حتی یک مورد نمیتوان مثال زد که تلاشهای این نماینده ثمر داده باشد و توانسته باشد یک جوان بومی را بر منصبی بنشاند. کدام جوان بومی را سراغ دارید که حتی در مناصب پایینتر بکار گرفته شده باشد و برای آینده پرورش داده شود؟
از سوی دیگر در دوره نمایندگی ایشان برخی ارگانها و ادارات حیاتی ماهشهر مدتها با سرپرست اداره میشدند و هنوز هم برخی همچون اداره ورزش و جوانان پس از ۲۲ ماه بیمدیرند و متاسفانه برخی که تعیین تکلیف شدند به خاطر انتخابهای نادرست ایشان به سرنوشت اداره ارشاد دچار شدند.
تاوان این تذبذب در تصمیمات سیاسی را قطعا مردم و جوانان هنرمند ماهشهری پس دادهاند و خواهندداد و البته آنچه در افواه شنیده میشود گویای نارضایتی همیشگی ایشان از عدم هماهنگی نماینده عالی دولت در شهرستان تشدید شده و گویا هیچ کس با آقای نماینده هماهنگ نخواهد شد. اساساً اینکه چقدر انتظار هماهنگی نماینده دولت با نماینده مجلس دارای محمل حقوقیست، خود داستان مفصل و پر دردیست.
ترجیح نگارنده این است که از موضوع مناقشه برانگیز شهرستان شدن بندر امام خمینی بگذریم و بیش ازاین اعصاب و روان مردم شریف و عزیز و نجیب بندر امام را نیازاریم که مطلعان نیک میدانند پس از اتفاقات کازرون نگاه دولت به تفکیک شهرها و روستاها در حال حاضر چگونه است و اساساً آیا دولت و نظام در شرایط خطیر کنونی کشور حاضرند بحثهای اینچنینی را که نیازمند ساعتها کار کارشناسی و علمی به دور از هیجانات سیاسی است به دست احساسات سیاسیون بسپارند؟ لذا به جد معتقدم زنده نگاه داشتن این بحث تنها برای فرار از فشار افکار عمومی و صید مروارید محبوبیت است.
اما شاهکار بینظیر گلمرادی امضای طرح استثنا شدن شهردار تهران از قانون منع بکارگیری بازنشستگان است. طرحی که بوی لابی و پشتپرده و زد و بند نمایندگان تهران با شهردار تهران را میدهد و حقیقتا نمیتوان حتی حدس زد که ربط این موضوع با علی گلمرادی نماینده مردم شریف بندر ماهشهر، بندر امام، هندیجان و امیدیه چیست! آیا موضوع، ملی و کشوریست که میدانیم نیست. آیا پای منافع ماهشهر در میان است که حاشا و کلّا. آیا نیاز به کمک شهردار تهران در پیشبرد پروژههای منطقه است که قطعا نیست و شهردار تهران در کار خودش نیز مانده است!!
ای کاش آقای گلمرادی صادقانه توضیح دهند به کدام علت غیر موجه تمام شعارهای خود را در جوانگرایی کنار گذاشته و به حمایت از بازنشستگان رو آوردند. به راستی ابقا یک بازنشسته چه کمکی یا منفعتی برای ماهشهر در پی دارد؟ آیا گلمرادی از ورود به مجلس بعد ناامید شده و در سودای شهرداری در منطقهای از تهران است یا فقط در اندیشه همشهریان خود!؟ پاسخ به این سوالات بیشک روشن است اما امیدوارم نماینده محترمامان که اینروزها بیشتر به حوزه خودش سر میزند حتما توضیح دهد که چرا امضایش پای چنین طرح از پیش شکست خورده و بدنام و مضحکیست که بر همگان روشن بود نوعی بازی سیاسیست.
درپایان از نماینده محترم خود میخواهیم که اگر توان جوانگرایی و بومیگرایی در شهرستان خود را ندارید، اگر توان لابی با مدیران برجسته کشوری برای تغییرات در مدیریت پتروها را ندارید، اگر از تمام شعارهای خود عدول کردهاید، اگر تاکنون هیچ طرح بزرگی را از صفر تا صد شخص خودتان در حوزه به سرانجام نرساندهاید، اگر هر انتقادی را به چوب دشمنی باخود میرانید، ملتمسانه خواهش میکنیم حداقل مقابل چنین طرحهای ملیای که اینروزها تنها دل خوشی جوانان است نایستید و نام خود را به هر چیزی گره نزنید تا نام نیکی از شما بماند…