به کارگیری جوانان فرصت یا تهدید؟
در مسئله ی جوانی جمعیت دو نگاه و شیوه ی مواجهه قابل ترسیم است: در یک نگاه جوان –به صورت ضمنی- یک تهدید قلمداد می شود و منشأ بسیاری از نابسامانی های اجتماعی را می بایست در مسئله ی جوانی جمعیت جستجو کرد.
در کشور ما که همچنان کشور جوانی محسوب می شود به طوری که میانه و میانگین سنی جمعیت موید این مطلب است و هرم سنی جمعیت در آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن گویای وجود پدیده ی تورم جمعیت در گروه های سنی جوان، خصوصاً در میان جوانان دهه ی شصت می باشد نیز متأسفانه همین نگاه به مسئله ی جوانی دیدگاه غالب بوده و در ادوار مختلف، جوانان افرادی به شمار می آمده اند که باید به طرق گوناگون مهار و کنترل شده و حتی در پاره ای اوقات سعی می شده به صورت قهری از تهدیدهای احتمالی که خود برای آنان متصور می شده اند، پیشگیری به عمل آید.
اما در نگاه دیگر، جوان یک مزیت و فرصت قلمداد می شود که می توان با بهره گیری از نیروی آن و با استفاده از ظرفیت ها و توانایی هایی که نیروی جوان از آن برخوردار است، بهتر و با سرعت و کیفیت بیشتری در مسیر توسعه در همه ی شئون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی گام برداشت.
به اذعان غالب صاحب نظران ازجمله طرق چابک سازی، پویایی، افزایش بهره وری و ایجاد تغییرات اساسی در بروکراسی ِ سنتی و محافظه کارانه ی حاکم بر نظام اداری ایران، این نوع مواجهه با نیروی جوان و سپردن امور به دست آنان است.
توضیح این که ازجمله شروط اساسی برای تحقق یک جامعه ی توسعه یافته و شهروند مدار که در آن هم حقوق شهروندی در بهترین حد خود پاس داشته می شود و هم بر انجام تکالیف شهروندان تأکید می شود علاوه بر داشتن «حاکمیت خوب»، وجود «ساختار و سازمانی کارا» و «شهروندانی فعال و اهل مشارکت» می باشد که برای تحقق همه ی موارد فوق از جمله ی بهترین و صحیح ترین شیوه ها بی شک میدان دادن به نیروهای متخصص ِ جوان در یک جامعه می باشد.
کارگزاران و مدیران جوان عموماً با داشتن خصوصیات مشترکی چون خلاقیت و نوآوری و برخورداری از تخصص لازم و علاقه مندی به دریافت یافته های جدید علمی در حوزه های کاری خود و در نتیجه انطباق با شرایط جدید و توانایی برخورداری و بهره گرفتن از امکانات و روش های مناسب تر و بعلاوه با داشتن اهدافی آرمانی و سطح بالا و قدرت ریسک پذیری و تمایل به پیشرفت و ایجاد تغییر برای رسیدن به آن می توانند در سازمان مورد نظر که در آن نقش آفرینی می کنند و در سطحی بالاتر در نظام اداری و سازمانیِ کشور و در نتیجه در کل جامعه و حاکمیت تأثیرات مثبتی ایجاد نموده و نتایج مطلوبی را فراهم آورند.
بنابراین از این دیدگاه، جوان یک مزیت و عنصر مطلوب است که می توان با میدان دادن به آن مطلوبیت، بهزیستی، رفاه و توسعه ی مستمر و مداوم را در همه شئون آن در جامعه محقق نمود اما در صورتی که جوانان از نقش آفرینی در حوزه های مختلف جامعه و به طور خاص در نظام اداری جامعه محروم شوند و حتی بالاتر، اگر راه های رسیدن به مدارج بالای اجرایی و مدیریتی برای نیروی جوان ِ آرمان گرا و دارای انگیزه ی پیشرفت که در مقایسه با افکار سنتی و محافظه کارانه ی موجود دارای توان کنشگری بسیار بیشتر، مطلوب تر و فعالانه تری می باشد مسدود شود نمی توان به اصلاح معایب بی شمار موجود در سازمان و سیستم جامعه و استقرار مکانیسم های کارآمد و اثرگذار و در نهایت رشد، توسعه و بالندگی مستمر جامعه امیدوار بود این امر بعلاوه باعث عدم تجربه اندوزی آنان شده و مدیریت آینده ی کشور را از نیروهای مجرب محروم می نماید. و مهم تر این که عدم تحقق این امر و انسداد و ناسازگاری میان اهداف مشروع جوانان و راه های رسیدن به این اهداف در جامعه ای که راه های مشروع ِ پیشرفت، موفقیت، مشارکت و سهم داشتنِ معنیدار در جامعه را مسدود کرده است ممکن است باعث ایجاد تهدیدها و بروز انواع آسیب ها در میان گروهی از افراد شده که بیشترین فراوانی را در میان گروه های مختلف سنی ِ جامعه دارند و در نظام اداری نیز باعث کاهش انگیزه و حس مسئولیت پذیری در قبال سازمان و همه ی جامعه و در نهایت بروز انواع نابسامانی ها و افول و پس رفت این نظام از جنبه های گوناگون شود.
این امر در استانی چون خوزستان که هم اینک در رأس امور اجرایی خود شاهد مدیریت نیرویی جوان است و آمارهای آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن میانگین سنی جمعیت آن را ۷/۲۸ سال نشان می دهد و گروه های سنی بین ۲۵ تا ۳۴ ساله ی آن دارای بیشترین فراوانی در میان سایر گروه های سنی هستند ضرورت توجه بیشتری را می طلبد.
امیر فرخ وندی – دانشجوی دکتری جامعه شناسی فرهنگی